زهرا زهرا زهرا ...

خیلی وقت است دلم برای زهرا تنگ است.

خیلی وقت است این دل بهانه میگیرد .

دلم تنگ است و از این دلتنگی چشمهایم بارانیست .

چشمهایم بارانیست و دلم هوای زهرا کرده است.

یک عالمه درد دل در این دل خسته نهفته است.

دلم تنگ است برای لحظه ای دیدار، برای لحظه ای نگاه به چشمان زهرا .

دلم برای زهرا تنگ است اما او در کنارم نیست .

دلم بدجور هوایش را کرده است .

در این حال و هوا، در این لحظه های پر از تنهایی آرزو داشتم زهرا کنارم بود.

حالا که در کنارم نیست احساس تنهایی میکنم 

و این دل در حسرت یک لحظه دیدار با اوست .

این دل بی طاقت برای زهرا تنگ است.

زهرا که آتش دلتنگی را در دلم نشانده است، 

اما در کنارم نیست تا این آتش را خاموش کند.

 و همچنان این آتش، قلبم را می سوزاند .

خیلی وقت است دلتنگ زهرا هستم.

خیلی وقت است دلم هوای زهرا کرده است.

به چه کسی بگویم درد این دل را، من که به جز زهرا همدلی نداشتم.

به چه کسی بگویم راز این دل را، من که به جز زهرا همرازی نداشتم.

در کنار چه کسی قدم بزنم، نگاه به چشمان چه کسی کنم، 

دستان چه کسی را بگیرم مگر به جز زهرا ............

در این دنیای بزرگ تنها زهرا هست که مرا دلتنگ خودش کرده است.

کاش در کنارم بود، 

کاش تنها لحظه ای او را میدیدم تا درد این دل پر از نیاز را به او میگفتم، 

درد دلتنگی هایم را برایش میگفتم.

دلم برای زهرا تنگ است، 

ولی او کجاست که بداند در این گوشه از این دنیا

دلی هست که در حسرت دیدار با او همچنان چشم به راه نشسته است...

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1393,01,30 ساعت 19:49

امیدوارم به زهرا خانوم برسین باهم ازدواج کنین شاد وخوش حال باشین و به نیت 14معصوم صاحب 14تابچه بشین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دعاکنیدمنم به نفسم(علی)برسم چون زندگی بدون اون محاله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد